کرسی آزاد اندیشی با عنوان « تحولات فرهنگی جامعه ایران با نگاهی به مد و ورزش »

05 03 2018
کد خبر : 4193054
تعداد بازدید : 137

کرسی آزاد اندیشی تحت عنوان « تحولات فرهنگی جامعه ایران با نگاهی به مد و ورزش » با سخنرانی دو نفر از اعضای هیات علمی علوم اجتماعی دانشگاه گیلان دکتر فردین علیخواه و دکتر محمدمهدی رحمتی برگزار شد. این نشست با همکاری معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان و  دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان و با حضور خانم دکتر نگین صفری نژاد بی نظیر عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان روز دوشنبه مورخ 14 اسفندماه ۹۶ در تالار حکمت دانشگاه گیلان تشکیل گردید. نخستین سخنران این نشست دکتر فردین علیخواه با عنوان « مد؛ تمایز یا تشابه؟» به ایراد سخن پرداخت، وی گفت: جامعه شناسان ایرانی توجه جدی به تحولات مد در ایران نداشته‌اند. معمولاً این نظر وجود داشته است که در این کشور باید به مسائل مهم‌تری پرداخت. مطالعات مردم شناسان و قوم‌نگاران درباره لباس اقوام ایرانی بسیار چشمگیرتر از تلاش جامعه شناسان برای شناخت مد در شهرهاست. البته در سال‌های اخیر گام‌های خوبی در این خصوص برداشته‌شده است. درمقابل، در سطح جهانی، محققان علوم اجتماعی تحقیقات قابل‌توجهی درباره مد داشته‌اند. این مطالعات عمدتاً مبتنی بر نظریه‌ها و تحقیقاتی است که جامعه شناسان کلاسیک در خصوص مد داشتند. برخی از جامعه شناسان با تکیه ‌بر موضوع مصرف و کالاهای مصرفی به بررسی مد پرداخته‌اند. گروه دیگر به‌طور خاص بر مد تمرکز کرده اند.

این عضو هیات علمی دانشگاه گیلان اشاره کرد: گابریل تارد ازجمله کسانی بود که به بررسی مد پرداخت. تارد با تکیه ‌بر مفهوم تقلید به عرصه مد نزدیک شد. ازنظر او انسان‌ها یا از سنت های گذشته تقلید می‌کنند و یا از مد. تقلید از سنت باعث پیوند آنان با نسل‌های پیشین می گردد. تقلید از مد هم باعث پیوند و اعضای یک نسل می‌شود. درواقع او کارکرد مد را هم طولی می‌بیند و هم‌ عرضی. او به مد نگاه سلسله مراتبی نیز دارد. معمولاً طبقه فرودست ابتدا افکار و ایده‌های(منش) طبقه فرادست را تقلید می‌کند و سپس نحوه پوشش آنان را. او به مفهوم نوآوری هم پرداخته است. ازنظر تارد مد باعث تشابه و یکدستی افراد و حذف تفاوت ها می‌شود. تورشتاین وبلن هم نگاهی طبقاتی به مد دارد. ازنظر او مد و به‌طور مشخص لباس یکی از ابزارهای ارسال پیام به دیگران است. او در کتابش با عنوان طبقه تن‌آسان که در واقع بررسی طبقه ای اجتماعی در اروپای قرن نوزدهم است می گوید که یکی از کارکردهای نحوه لباس این طبقه آن است که به دیگران بگویند نیازی به کار کردن و زحمت کشیدن ندارند. نوع کلاه، دستمال‌گردن، کفش براق و عصای این طبقه گویای آن است که پول خودش به سمت آنان می آید.. ازنظر وبلن حتی زنان طبقه تن‌پرور هم با بستن شکم‌بند نشان می‌دهند که شوهرشان پول کافی برای ولخرجی و بریزوبپاش دارد و آنان زن مهمانی‌اند و شیک نشستن هستند تا زن بشور و بساب. وی در ادامه گفت: زیمل به‌طور خاص نیز  به بحث مد پرداخت. زیمل شهرهای بزرگ زمان خودش را مظهری از مدرنیسم می‌دانست و سعی کرد آنها را نقد کند. رشد عقلانیت در شهر و وجود نوعی بی‌تفاوتی مدنی یا حواس‌پرتی خودخواسته، باعث می‌شود تا آدم‌ها مانند هم شوند. درواقع تفاوت بین آدم‌ها به شکل چشمگیری کاهش یابد. در این وضعیت مسئله تفرد و یکتایی آدم ها دغدغه ای جدی می شود. قرار نیست همه زیر چرخ عقلانیت شهرهای بزرگ له شوند. ازنظر زیمل در اینجا مد وسیله‌ای است که به ظهور فردیت مجال می‌دهد. فرد با مد می‌گوید که من در مقابل امواج عقلانی شدن حاکم بر شهرها، تسلیم نمی‌شوم. از طرف دیگر زیمل مد را طبقاتی می‌بیند. او از اصطلاح "تراوش یا نشت" استفاده می‌کند. مد معمولاً به‌گونه‌ای است که از طبقه فرادست به سمت طبقه فرودست نشت می‌کند. به‌محض آنکه طبقات پایین از طبقه بالا تقلید کرد و یک مد همه‌گیر شد طبقه بالا مجدداً به مدی دیگر متوسل می‌شود. این چرخه همچنان ادامه می‌یابد. ازنظر زیمل یکی از کارکردهای مد هم‌زمان تشابه و تفاوت است. من با پوشیدن یک لباس یا آرایش خاص، می‌گویم که جزو این طبقه هستم و جزو آن طبقه نیستم. نظریه‌های معروف به خرده‌فرهنگی هم به مد پرداخته‌اند. ازنظر اینان مد درواقع نوعی واکنش به تغییرات اجتماعی و فرهنگی نامطلوب است. مثلاً وقتی‌که ارزش‌های مردانه تهدید می‌شود و زنانه یا مردانه بودن لباس از بین می رود شاهد مدهایی هستیم که تلاش دارند هویت مردانه را تقویت و تثبیت کنند. من مرد هستم و تو زن هستی. این باید در مد دیده شود. عضو هیات علمی دانشگاه گیلان افزود: در سال‌های اخیر مد عمدتاً به موضوع هویت و هویت‌سازی مرتبط شده است. یعنی مد امری فردی و انتخابی فردی تلقی می‌شود. افراد تلاش می‌کنند با کنار هم قرار دادن عناصر بعضاً متفاوت و متعارض، برای خودشان هویت بسازند. در قرن نوزدهم مسئله آن بود که من با این مد می‌خواهم بگویم جزو فلان طبقه هستم، در قرن بیست و یکم می‌خواهم بگویم که من کی هستم؟ وی به نتایج  یکی از تحقبقات اخیر خود در خصوص مد پرداخت و گفت؛ در ادامه بخشی از یافته هایم در خصوص مد در بین جوانان را ارائه می دهم: مصاحبه‌شوندگان از اینکه در معرض توجه دیگران قرار بگیرند خوشحال‌اند. از نگاه خیره زنانه به خودشان احساس خوبی دارند. مصاحبه‌شوندگان دوست ندارند لباس‌هایشان همانی باشد که دیگران می‌پوشند. آنان دوست دارند متفاوت باشند. دوست ندارند متعلق به جریان غالب مد به نظر برسند.

وی در خاتمه بیان کرد: مد برای آنها  انتخابی فردی است. با کنار هم قرار دادن عناصر مختلف سعی می‌کنند تا هویتی مشخص و متمایز برای خودشان بسازند. همه آنان با مداخله نهادهای رسمی در مد مخالف‌اند. نهادهای رسمی را خدمتگزار می‌دانند و معتقدند که این ما هستیم که باید به سیستم بگویم چگونه باشد و نه سیستم به ما. تعدادی از آنان به برخی چهره‌های مطرح مانند فوتبالیست‌های معروف جهانی ارجاع داده‌اند و بیان داشتند که مد موردنظرشان را از آنان اقتباس کرده‌اند. زنانگی و مردانگی برای همه آنان معیاری مهم بوده است. اصرار داشتند که مد باید زن و مرد را متمایز کند. به نظر می‌آید که نقش طبقه در جامعه فعلی ایران در خصوص مد کاسته شده است و ما بیشتر شاهد اجتماع سلیقه‌ها هستیم تا طبقه یا خرده‌فرهنگ مشخص درباره مد. سپس دکتر محمد مهدی رحمتی عضو هیات علمی دانشگاه سخنرانی خویش را درخصوص سودمندی­های اجتماعی مشارکت  زنان در ورزشهای همگانی پرداخت.  وی گفت : این سخنرانی منتج از نتیجه یک طرح تحقیقاتی است که با عنوان « سودمندی­های اجتماعی مشارکت ورزشی(مطالعه موردی بانوان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه گیلان) که با کمک خانم سیده معصومه شادمنفعت و آقای سعید کبیری انجام گرفته است. دکتر رحمتی در ابتدا تأکید کرد: در عصر حاضر ورزش به بخش مهمی از زندگی اجتماعی و فرهنگی بسیاری از جوامع دنیا بدل شده است. بازی‌های المپیک، جام جهانی فوتبال، و رویدادهای گوناگون بین­المللی، فکر و ذهن میلیون­ها علاقه­مند به ورزش را در سراسر دنیا به خود مشغول می­کند و در هنگام برگزاری این رقابت­ها میلیون‌ها تماشاگر و بیننده، چه مستقیم و با حضور در عرصه‌های برگزاری فعالیت­های ورزشی و چه از طریق رسانه­ها نتایج و اخبار این رویدادها را با دقت دنبال می­کنند. مشارکت ورزشی دارای سودمندی­های زیادی مانند ارتقای سلامت جسمی و روانی، نشاط و انرژی مضاعف، جلوگیری از رفتار کجروانه، ترویج ارزش­های اجتماعی، انسجام و ساخت شخصیت، افزایش اعتماد به نفس، انگیزه، حس توانمندی و اعتماد بنفس، فراهم نمودن کنش متقابل، اوقات فراغت، فراهم نمودن فرصت‌های شغلی و تحصیلی در عرصه ورزش، توسعه تجربه زندگی اجتماعی و دامنه گروه دوستان، اگاهی و آمادگی برای برخورد با شرایط سخت زندگی، و توسعه مهارت‌های زندگی می‌باشد. وی به ذکر  نتایج تحقیق خویش اشاره کرد و گفت: این پژوهش قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که مشارکت ورزشی چه سودمندی اجتماعی برای بانوان ورزشکار در مقایسه با بانوان غیرورزشکار دارد؟ آیا بانوان ورزشکار از نظر عامل­های اجتماعی چون سودمندی فردی-اجتماعی، سودمندی فرهنگی، پیوند گروهی، پیوندهای ارزشمند اجتماعی، محبوبیت و شهرت فراگیر، و رفتار بزهکارانه تفاوتی با بانوانی غیر ورزشکار دارند؟ در این پژوهش به منظور بررسی نقش مشارکت ورزشی در دستیابی به منافع اجتماعی از رویکرد کارکردگرایی استفاده شده است. این رویکرد نظری مدعی است که نهادهای اجتماعی همچون نهاد ورزش در حفظ وفاق اجتماعی و ارزش‌های عمومی جامعه مشارکت می‌کنند و ورزشکاران ارزش‌ها و نقش­های بهنجار را یاد می­گیرند و فعالیت‌های ورزشی مکان­های امنی را برای تخلیه‌ی تنش‌ها فراهم کرده و از این طریق به حفظ نظم و ثبات در جامعه یاری می‌رساند. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دختر دانشگاه گیلان هستند که نمونه­ای به حجم 268 نفر از آنان برای این مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شد. 57.8 درصد از پاسخگویان ورزشکار و 42.2 درصد غیرورزشکار بودند، 38.4 درصد از پاسخگویان زیر 20 سال، 47.4 درصد بین 20 الی 25 سال و 14.2 درصد نیز بالاتر از 25 سال هستند، 54.9 درصد از پاسخگویان در مقطع لیسانس، 36.6 درصد در مقطع فوق لیسانس و 8.6 درصد نیز در مقطع دکتری در حال تحصیل بودند. از بین پاسخگویان پژوهش 56.3 درصد ورزشکار و 44.7 درصد نیز غیر ورزشکار بودند.   تحلیل واریانس نشان می­دهد تفاوت معناداری بین بانوان ورزشکار و غیر ورزشکار در جنبه­هایی مانند سودمندی اجتماعی-فردی؛ سودمندی فرهنگی؛ ارتباط اجتماعی؛ پیوندهای ارزشمند اجتماعی؛ اجتماعی بودن؛ و رفتار کجروانه بانوان ورزشکار در مقایسه با بانوانی که سابقه مشارکت ورزشی ندارند، وجود دارد. همچنین، همبستگی همبستگی مثبت معناداری بین سابقه مشارکت ورزشی بانوان ورزشکار و سودمندی اجتماعی-فردی؛ سودمندی فرهنگی؛ ارتباط اجتماعی؛ پیوندهای ارزشمند اجتماعی؛ اجتماعی بودن؛ و محبوبیت وجود دارد. همچنین همبستگی معنادار و منفی نیز بین سابقه مشارکت ورزشی و رفتار کجروانه وجود دارد. افزون بر این، باید اشاره نمود که عضویت در تیم‌های دانشگاهی به بانوان ورزشکار احساس تعلق و ارتباط بیشتری با دانشگاه را می‌دهد. وی ادامه داد: در تبیین یافته­های این پژوهش می‌توان به نقش مهم نهاد ورزش اشاره نمود که با فراهم نمودن بستری مناسب به خلق و شکل گیری سودمندی اجتماعی کمک می‌نماید. نتایج این پژوهش گویای این است ورزشکارانی که از سابقه بیشتری در زمینه مشارکت ورزشی خود برخوردار هستند، بهتر می‌توانند با گروهای اجتماعی دیگر ارتباط برقرار کنند، تحمل تفاوت‌های فرهنگی در آنها بالاتر رفته، و میزان آشنایی با فرهنگ‌های مختلف در این گره بالاتر است. بانوان ورزشکار در مقایسه با بانوان غیرورزشکار دایره روابط اجتماعی گسترده­تری دارند، و احساس بیگانگی و انزوای اجتماعی کمتری دارند. در چارچوب دیدگاه کارکردگرایانه، می­توان اذعان نمود مشارکت ورزشی به طور خاص و نهاد ورزش به طور عام، به شکل گیری کنشگرانی فعال و پرنشاط در جامعه کمک می‌نماید که بهتر می‌توانند نقش اجتماعی خویش را انجام دهند. دکتر رحمتی تأکید کرد:  نتایج این تحقیق نشان داده است که چگونه مشارکت ورزشی سودمندی­های اجتماعی مختلفی را برای فرد به ارمغان می‌آورد، سودمندی­هایی که فرد را در مسیر شکل دادن به هویت اجتماعی خویش، پذیرش نقش‌های اجتماعی گوناگون و نهادینه کردن ارزش­های فرهنگی و اجتماعی یاری رسانده و سبب می‌گردد فرد به عضوی مؤثر در اجتماع بدل گردد. در نتیجه، مشارکت ورزشی در شکل­گیری انسجام اجتماعی با جامعه کلی و همنوایی با ارزش‌های مشترک -دانشگاه و جامعه - کمک می‌نماید.

عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در انتها اشاره کرد: سخن آخر مربوط به چارچوب نظری این پژوهش است. همان­گونه که مشخص است، رویکرد نظری این پژوهش کارکردگرایانه است، اما لازم به توضیح است که این پژوهش بخشی از یک پروژه­ی بزرگ­تر است که رویکرد کلی حاکم بر آن دیدگاه فمینیسم انتقادی است و در آن ورزش عرصه­ای برای انتقال و تغییر دانش، ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی، به ویژه در مورد زنان است. در این رویکرد، جامعه­پذیری از طریق ورزش فرایندی دوسویه در نظر گرفته می­شود که گروه‌های محروم می­توانند از طریق ورزش ارزش‌های اجتماعی را نهادینه نمایند، و افزون بر آن، از این آگاهی و فرصت نیز برخوردار می­شوند تا نسبت به تغییر ساختارهای موجود اقدام کنند. این سخنرانی با حضور گسترده دانشجویان و اساتید و در انتها با پرسش و پاسخ سخنرانان و مخاطبان به اتمام رسید.

دسته بندی :
خبرها
مناظره