سومین وبینار ملی گفتگوهای دانشگاهی: « بیماری کرونا و مسأله بازگشایی دانشگاه » با سخنرانی دکتر حمید یعقوبی دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شاهد تهران و رئیس مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی شریف و دکتر ابراهیم مسعودنیا دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان، دکتر علی یعقوبی دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان، سه شنبه 28 دی ماه 1400 از ساعت 10 صبح به صورت مجازی توسط معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان با همکاری دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی وزارت علوم و تحقیقات، دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان و انجمن علمی دانشجویی علوم اجتماعی دانشگاه گیلان و با استقبال گسترده مشارکت کنندگان در فضای اسکای روم برگزار گردید.
در سومین نشست بیماری کرونا و مسأله بازگشایی دانشگاه، دکتر علی یعقوبی عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان و دبیر نشست مزبور ضمن عرض خیرمقدم به شرکت کنندگان و در ادامه سلسله گفتارها طبق روال جلسات گذشته بحث را از سطح دانشجویی آغاز کرد تا آقای مهدی نورمحمدی سیگارودی دبیر کانون همیاران سلامت دانشگاه گیلان به عنوان نماینده دانشجویان در حوزه سلامت دیدگاه خود را در خصوص بیماری کرونا و مسأله بازگشایی دانشگاه بیان کند.
نورمحمدی گفت: با آمدن کرونا یک بحرانی تحت عنوان پاندمی کرونا شکل گرفت که این نوع بحرانها در پسِ خود بحرانهای دیگری را به وجود می آورند همچون بحران های اقتصادی برای کسب و کارها و بحرانها در تحصیل دانش آموزان و دانشجویان که همان آموزش مجازی بود که این رویه را با مشکلات زیادی مواجه کرد. وی افزود در نشستی که با برخی از دانشجویان داشتیم، به ویژه دانشجویان فنی مهندسی، علوم پایه و علوم ریاضی اشاره کردند که کلاس های اصلی ما یک بعد تحصیل بود اما مکمل آن و بسیار مهمتر از کلاس اصلی، کلاس هایی بود که در دانشگاه توسط دانشجویان دکتری یا اساتید تحت عنوان کلاس های حل مسأله یا رفع اشکال برگزار می گردید. این نوع کلاس ها تأثیر زیادی در تقویت پایه تحصیلی دانشجویان داشت اما با آمدن آموزش مجازی همه این کلاس ها قطع شد یا تعداد آنها کاهش پیدا کرد و به صورت جزئی برگزار شده است. این یکی از مشکلاتی است که آموزش مجازی برای دانشجویان به همراه آورده است و نه تنها در ایران بلکه به پیشرفته ترین کشورهای دنیا یاد داد که آموزش به شکل حضوری آنچنانی قدرتی دارد که آموزش مجازی برای رفع نیارهای دانشجویان ندارد.
نورمحمدی افزود: اخیرأ آئین نامه ای آمده است که دانشگاه ها را موظف کرده در تمام مقاطع کلاسها به سمت حضوری شدن بروند ولی از نظر من این حضوری شدن پیش نیازهایی دارد لذا برای بازگشایی دانشگاه ها باید زیربناهایی فراهم شود. اول ظرفیت خوابگاه ها افزایش یابد و بعد به سمتی روند که بتوانند فاصله مناسب اجتماعی بین دو نفر در یک کلاس را رعایت کنند. بنابراین پیشنیازها مستلزم این است که مسئولین هر دانشگاه با دقت در زمینه های مذکور برنامه ریزی نمایند. نکته دیگر اینکه نباید با حضوری شدن از آموزش مجازی غافل ماند و باید از تجارب دوران کرونا و آموزش مجازی در آینده بهره برد.
وی در ادامه گفت: در این دوران دانشجویان دچار مشکلات روحی، روانی و افسردگی شده اند که ما در کانون همیاران سلامت وبینارهای روانشناختی، کمپین ها، مسابقات و جشن های مجازی زیادی برگزار می کنیم تا بتوانیم روحیه نشاط دانشجویی را تاحدودی به دانشجویان برگردانیم و آنها را در حال وهوایی شبیه سازی شده حال و هوای دانشگاه قرار دهیم که این یکی از ارکان برای حضوری شدن است. نقش تشکل های دانشجویی نیز بسیار اهمیت دارد و مسئولین دانشگاه، وزارت علوم باید توجه ویژه ای به تشکل ها داشته باشند و امیدوارم بتوانیم در کنار همدیگر زمینه ساز برنامه ها و اخلاقی باشیم که بیشترین فواید را برای جامعه دانشگاهی به خصوص دانشجویان داشته باشیم.
سپس دکتر ابراهیم مسعودنیا، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان و متخصص امر جامعه شناسی پزشکی در ابتدا صحبت های خود گفت: کووید 19 زیر مجموعه ای از خانواده ویروس های کرونا است که بین انسان و حیوان مشترک است و تظاهراتش به صورت عفونت های ریوی، رودهای و معده ای خواهد شد. ما بیش از 40 گونه مختلف کرونا ویروس داریم که 7 نوع آن می تواند به انسان سرایت کند و ساده ترین آنها سرماخوردگی است. مشخصه آنها، این است که به دستگاه تنفسی انسان حمله می کنند، البته گاهی علائمی هم در روده و معده انسان ایجاد می گردد.
وی تأکید کرد: پیشگیری، آموزش بهداشت و سیاست های عمومی سالم مؤلفه های ارتقای سلامت است. منظور از سیاست های عمومی سالم، هر برنامه، پلان یا مشی و سیاستی است که با هدف ارتقای سلامت و همینطور تقویت پیشگیری انجام شود. در واقع تمرکز اساسی سیاست های عمومی سالم، تغییرات ساختاری در ارتقای سلامت است. بنابراین در مقایسه با دو مؤلفه پیشگیری و آموزش بهداشت، سیاستهای عمومی سالم نقش برجسته ای دارد.
دکتر مسعودنیا در ادامه بیان کرد: من برای اینکه بتوانم وضع یا شیوۀ مدیریت کرونا در ایران را توضیح بدهم، لازم است مقایسه ای در کشورهایی که در مدیریت و کنترل کووید 19 موفق بودن با کشورهایی که ناموفق بودن مقایسه ای انجام دهم. در کشورهای برتر و موفق دنیا (استرالیا، کانادا، تایوان، آلمان، کره جنوبی، امارات متحده و ....) بر اساس آماری که در 2020 موجود است، سیاست های عمومی سالم مبتنی بر مواردی بوده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنم. استفاده از ابزارهای الکترونیکی(اپلیکیشن هوشمند گوشی ها برای تشخیص بدن افرادی که مبتلا به ویروس هستند و اینکه به کجا رفت و آمد می کنند)، منع مقررات آمد و شد، اعمال روش های مختلف قرنطینه، کمک های اقتصادی به شرکت های کوچک و خصوصی برای حفظ کارگران، مسدود کردن مکان های تجمع مانند رستوران ها، کاهش مالیات شرکت های خصوصی و ..... در مقابل کشورهایی با بدترین شیوه مدیریتی(هند، روسیه، کلمبیا و ...)در دوران کرونا داریم که متأسفانه ایران هم جزء این دسته قرار می گیرد. البته در ایران هم سیاست های عمومی سالم شامل تعطیلی مدارس و دانشگاه ها، سینما، تئاتر و لغو کنسرت ها، پیشنهاد بیمه بیکاری در برخی سازمانهای دولتی، راهاندازی آزمایشگاه های تست کرونا، اتخاذ سیاست های فاصله گذاری فیزیکی، کاهش افراد در ورودی استان ها بوده است لذا با وجود اینکه همه موارد ذکر شده سیاست های عمومی سالمی است اما در اجرای هر کدام از این سیاست ها حرف و حدیث های بسیاری وجود دارد. وی گفت: به نظرم برای بازگشایی دانشگاه با رعایت واکسیناسیون و پروتکل های بهداشتی منعی وجود ندارد و بحث تعطیلی دانشگاه مربوط به منابع مالی وشرایط اقتصادی است. اگر به لحاظ پزشکی و بهداشتی در نظر بگیریم در حال حاضر دانشجویان تحت پوشش وزارت بهداشت و درمان از مهر سال 1400 کلاس های آنها به صورت حضوری برگزار گردید. بنابراین، از نظر بیولوژیک و زیست شناختی فرقی بین بدن دانشجویان پزشکی و سایر دانشجویان وجود ندارد. درخصوص بازگشایی دانشگاه من اگر موافق باشم یا نباشم خیلی مسأله نیست و بحث ما بیشتر منابع مالی است. ولی به طور روشن بخواهم پاسخ بدهم بله من موافق بازشدن دانشگاهها با رعایت موارد بهداشتی هستم.
سپس نوبت به دکتر حمید یعقوبی، رئیس مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی شریف و دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شاهد تهران رسید، وی گفت: انجمن روانشناسی امریکا که معتبرترین انجمن در بین انجمن های روانشناسی دنیاست، معتقد است بعد از اتمام پاندمی کرونا ما با سونامی اختلالات روان مواجه خواهیم شد. بنابراین همه فقدان ها و مسائل حل نشده بعدها خود را نشان خواهد داد. طبق تحقیقات انجام گرفته 56% از رده سنی 18 تا 24 سال یعنی جمعیت دانشجویی در معرض آسیب ها قرار گرفته اند زیرا آنها نیاز دارند به گردش، جشن، سینما و تئاتر بروند ولی در دوران کرونا جوانان می ترسند دورهم جمع شوند.
دکتر حمید یعقوبی بیان کرد، البته کرونا نعماتی هم داشت. یکی از فوایدش این بود که ملت، وزارت ارتباطات، دولت و مجلس و .... را با فضای مجازی آشتی داد و ما نباید این را رها کنیم البته ابدأ فضای مجازی جایگزین آموزش حضوری نمی شود زیرا رشد در راهروهای دانشگاه اتفاق می افتد. نخبگی در خوابگاهها و در تعامل با اساتید و ... اتفاق می افتد که به آن سرفصل نهان می گویند اما این یک فرصتی است که نباید آن را از دست بدهیم و بعضی از دروس را می توانیم به صورت ترکیبی و مجازی برگزار کنیم. طبق تحقیقاتی که در این خصوص انجام داده ایم 67% دانشجویان نیز با این قضیه موافق بودند.
وی افزود: کلاسه ای آنلاین مشکلاتی هم دارد از جمله تغییر عادات مطالعه، خواب و بیداری، تمرکز در کلاس آنلاین سخت تر است زیرا گاهی که تصویری نیست تمرکز بهم می ریزد. همچنین 76% از دانشجویان بیان کردند که مشکلات روانشناختی آنها افزایش یافته است. لذا بعد از بازگشایی دانشگاه فرهنگ حضور در کلاس، فرهنگ حضور در دانشگاه، فرهنگ خوابگاه نشینی یا سکونت در خوابگاه نسبت به دو سال قبل تغییر کرده است و ما با دانشجویانی نسبتأ مشتاق و نگران، متوقع، خشمگین و دارای مشکلات روانشناختی عدیده روبرو خواهیم بود. با همه این تفاسیر باید گفت برای بازگشایی دانشگاه باید معاونت دانشجویی، امور خوابگاه ها، مرکز بهداشت دستورالعمل هایی داشته باشد و نباید استاد، دانشجو و کارمند بدون واکسیناسیون و داشتن کارت واکسن وارد دانشگاه شوند. همچنین کلاسها باید حداقل دو برابر شود که فاصله ها رعایت شود و تعداد اساتید بیشتر گردد.
دکتر حمید یعقوبی(رئیس مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی شریف) تأکید کرد: هر زمان که می خواهیم شروع به بازگشایی دانشگاه ها کنیم باید تدریجی و ترکیبی باشد البته به نظرم در حال حاضر شرایط مناسبی برای بازگشایی دانشگاه نیست، بهتر است تا اسفند ماه صبر کنیم و تکلیف موج امیکرون در ایران روشن شود تا بعد از عید برای بازگشایی دانشگاه ها اقدام کنیم و این کار باید با احتیاط بیشتر همراه باشد. در بحث مشاوره هم مراکز مشاوره بایستی به سراغ دانشجویان همیار، اساتید همیار و کارمندان بروند و برنامه های آموزشی منظم برای دانشجویان، اساتید و کارمندان داشته باشند. در واقع فضای دانشگاه باید به سمت همدلی، دلسوزی و دلنگرانی برای همدیگر برود و به یکدیگر کمک کنیم زیرا این وظیفه سنگینی است و فقط برعهده دانشجو یا دانشگاه نیست و همه باید همراه شوند تا بتوانیم از پس بازگشایی و آموزش ترکیبی برآییم.
سپس دکتر علی یعقوبی دانشیار جامعه شناسی دانشگاه گیلان به اهمیت گفتگوها در جامعه ایرانی پرداخت و افزود گفتگوها بتدریج به گفتمان تبدیل می شود و سپس در عرصه سیاستگذاری و تصمیم گیری از آنها می توان استفاده کرد. گفتگوها صرفاً جنبۀ توصیفی ندارند بلکه خصلت اجرایی نیز دارند. وی به تشریح پژوهشی باعنوان برساخت دانشگاه در ایام کرونا اشاره کرد و گفت: تحقیقی که اخیراً درخصوص برساخت دانشگاه در ایام کرونا توسط دانشجویان در دانشگاه گیلان انجام دادیم در سطح ژنریک نتایج تحقیق نشان داده است گروهی با بازگشایی دانشگاه در شرایط فعلی مخالف و گروهی موافقند. مخالفان باز به دوسنخ تبدیل می شوند. برخی مخالفان شامل کسانی هستند که اضطراب و هراس از بیماری دارند و برخی مخالفان نیز مشکلات شخصی دارند و منحصراً به کرونا محدود نمی شود. بطورکلی براساس روایت دانشجویان، مخالفان حضور در دانشگاه غالباً دانشجویان متأهل، دانشجویان مادر، دانشجویان شاغل، دانشجویان غیربومی، دانشجویان دارای رشته های سخت، دانشجویان فاقد علاقه به درس، دانشجویان کم توان و ناتوان جسمی هستند.
مواففان را نیز میتوان به دو سنخ تبدیل کرد. موافقان مشروط که بخش غالب دانشجویان را تشکیل می دهند اینها از جهاتی خواستار حضور در دانشگاه هستند ولی بخاطر ترس از بیماری آن را مقید به امکانات دانشگاه از قبیل خوابگاه، سلف، ایاب و ذهاب، رفع بیماری و... می کنند. موافقان غیرمشروط شامل دانشجویانی هستند که خواهان بازگشایی دانشگاه در شرایط فعلی هستند و شرایط مجازی را غیرقابل تحمل، ناکارآمد، ملال آور و کسل کننده تلقی می کنند. بطورکلی، موافقان آموزش حضوری عده قلیلی خواهان حضوری شدن همه کلاس ها هستند اما شکل غالب شان آموزش ترکیبی (حضوری و مجازی) را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر، آنها آموزش آفلاین را بهتر از آموزش آنلاین تلقی می کنند؛ زیرا معتقدند در فرایند آموزش حضوری، یادگیری بهتر، عمیق تر، گفتگوهای کلاسی راحتتر صورت می گیرد، اما در شرایط فعلی ترکیبی از آموزش آنلاین و آفلاین را سیاست مناسبی برای بازگشایی دانشگاه قلمداد می کنند. آنها از یکسو غالباً خواهان آموزش حضوری در دروس عملی، آزمایشگاهی و تخصصی و از سوی دیگر خواستار آموزش مجازی در دروس عمومی هستند. موافقان حضور فیزیکی در دانشگاه جهت آموزش بلحاظ ویژگی های فردی بیشتر دانشجویان بومی، مجرد، درس خوان، غیرشاغلند.
دانشجویان چالشهای آموزش مجازی یا آنلاین را در عوامل زیر می دانند:
الف) آموزشی: حجم تدریس بالا، بیشترشدن تکالیف درسی، عدم گفتگو در کلاس، نبود پرسش و پاسخ، متکلموحده بودن استاد، تاخیر در برگزاری کلاس، تداخل درس ها، عدم ارایه کنفرانس، عدم تشخیص استاد در ارزیابی دانشجویان، بی نظمی در برگزاری کلاسها، عدم درک برخی اساتید از دانشجویان( عدم برگشت به سوال قبل، وقت کم در امتحانات و..)، غیررقابتی بودن درسها.
ب) تکنولوژیکی: قطعی برق، اینترنت و گوشی، شلوغی خانه، عدم اینترنت مناسب و نت ضعیف، نداشتن گوشی هوشمند، اضطراب ناشی از برقراری ارتباط در اینترنت در زمان برگزاری کلاس ها و امتحانات، خرابی گوشیها رفتاری: بی انگیزگی و بی حوصلگی، تکراری شدن محیط درسی اجتماعی: عدم دیدار و ملاقات با دوستان جسمانی: چشم درد و سردرد.
دانشجویان فرصت های آموزش مجازی را موجب مرور مجدد بر درسها، عدم اتلاف وقت بخاطر ایاب و ذهاب، کاهش ترافیک شهری، نبود مشکلات خوابگاهی، فقدان اجاره منزل، صرفه جویی در هزینه خانوار تلقی می کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان تأکید کرد برمبنای داده های این تحقیق دانشجویان برای بازشدن دانشگاه و آموزش آفلاین موارد زیر را پیشنهاد داده اند: ایجاد امکانات زیرساختاری(خوابگاه، سلف، ایاب و ذهاب)، انجام واکسیناسیون دز سوم، شیفت بندی دانشجویان، رعایت پروتکل های بهداشتی، اختیاری کردن کلاسها، ضبط کلاس ها و در اختیارگذاشتن آن برای سایر دانشجویان ذیربط، رعایت فاصله گذاری اجتماعی، کمکردن ساعات کلاسی، چکاب کردن دانشجویان، ضدعفونی کردن کلاسها، تهویه کلاس ها، بیرون برکردن غذای سلف سرویس، برگزاری کلاس های تخصصی با مشورت از اساتید و دانشجویان.
وی گفت: هرچند موارد پیشنهادی توسط دانشجویان امر ذهنی است اما مقتضی است با توجه به منابع و امکانات دانشگاه ها که امر عینی است سیاستگذاری شود. هرگونه یکسان سازی، کلیت بخشی و مرکزمحوری در بازگشایی دانشگاه ها سیاستی نامناسب و ناکارآمد خواهد بود و لازم است مقتضیات دانشگاه های هر استان توسط مسئولان و متصدیان دانشگاهی آن حوزه سیاستگذاری و برنامه ریزی شود.